انتخابات تناسبی چگونه مشکل دوگانه مشارکت-کارآمدی را حل می نماید؟ خبرنگاران

به گزارش مجله بای بلاگ، اصلاح نظام انتخاباتی کشور و سهیم کردن همه گروه ها در انتخابات مجلس و شوراهای شهر می تواند چالش مشارکت و انگیزه حضور هوادارانِ گروه های مختلف را برای دو نهادِ مهم انتخابی از اساس حل نماید.

انتخابات تناسبی چگونه مشکل دوگانه مشارکت-کارآمدی را حل می نماید؟ خبرنگاران

به گزارش گروه سیاسی خبرنگاران؛ دوگانه مشارکت-کارآمدی، یکی از موج های رسانه ایِ روزهای منتهی به هر انتخاباتی است.

بعضی افراد و گروه ها سرخورده از نتایج به بار آمده در چند انتخابات اخیر، علت ناکارآمدی دولت فعلی را مشارکت بالای هوادارانش در به کرسی نشاندن او ارزیابی می نمایند.

ناتوانی در تحلیل چرایی باخت و ارائه برنامه منسجم، جریان های سیاسی مختلف را به این نتیجه می رساند که علت باخت جریان خود را بجای تحلیلِ نقاطِ ضعفِ جریانِ خود در مشارکت بالای طیف رقیب جستجو نمایند.

این رویکرد که معینا می توان آن را فرار رو به جلو در عرصه سیاست نامید، به دلایل مختلفی زیر سوال است؛ نبود تضمین برای روی کار آمدن نامزدِ کارآمدتر در صورت مشارکت پایین یکی از این دلایل است؛ چراکه طراحی این دوگانه و لشکرکشی مقابل مردم و آرائشان توسط جریانات سیاسی رخ می دهد و هر جریان نامزد مورد حمایت خود را جلوه کارآمدی می داند و معتقد است رای دهندگانی که کاندیدای مورد نظر آن ها را انتخاب نکردند، به کارآمدی پشت پا زدند!

فارغ از زیر سوال بودن چنین رویکردی می توان چراییِ شکل گیری این دوگانه ضد مردمی را نیز آنالیز کرد؛ جریانات سیاسی و احزاب به دنبال کسب کرسی قدرتند و طبیعی است که اگر نگاهِ بلند مدتی مانند مشارکت بالای مردمی و رشد جامعه نداشته باشند، ترجیح دهند برای جا نماندن از نهاد قدرت، میزان مشارکتِ هوادارانِ رقیب را پایین نگه دارند.

حال این سوال مطرح می گردد که آیا می توان انتخاباتی را متصور شد که در آن همهی جریانات اصلی صاحب کرسی شوند؟ و پیروزی همهی جریانات از اساس مانع بروز دوگانهی مشارکت-کارآمدی گردد؟

برای پاسخ به این سوال باید به نوع نظام انتخاباتی کشور، نحوه برگزاری انتخابات و نحوه معین برندگان مراجعه کرد؛ انتخابات در کشور ما بر اساس منطق برد و باخت شکل گرفته و صاحب بیشترین آراء، صاحبِ کرسیِ قدرت می گردد و طیف بازنده حتی اگر درصد بالایی از آراء (برای مثال 40 درصد) را کسب نموده باشد، باز هم ناکام می مانند و از به دست آوردن یک کرسی عاجزند.

انتخابات ریاست جمهوری تنها انتخابات رایج در کشور ما نیست؛ از طرفی رقابت سخت اصولگرایان و اصلاح طلبان نیز تنها برای کسب کرسی پاستور نیست؛ انتخابات مجلس و شورای شهر نیز عرصه رقابت جریان های سیاسی است؛ رقابتی که به جهت نوع نظام آن یعنی اکثریتی، بیشتر شبیه مسابقه برد و باخت است و در سرانجام یک لیست به خصوص یا اصلاح طلب و یا اصولگرا در آن به پیروزی می رسد؛ لیست بازنده نیز حتی در صورت داشتن میزان آراء بالا، از گردونه رقابت حذف شده و هوادارانِ لیستِ بازنده با سرخوردگی ناشی از باخت راهی خانه می شوند و چند سال بعد در ایام نزدیک به انتخابات دوره بعد مانند امروزی از لزوم مشارکت پایین هوادارانِ رقیب دم می زنند تا دوباره بازنده نشوند.

انتخابات تناسبی چگونه این مشکل را حل میکند؟

نوع نظام انتخاباتی تناسبی نقطه مقابل الگوی اکثریتی است و به جای منطق برد و باخت بر مدارِِ پیروزی همگان پیش می رود؛ به این صورت که در الگوی تناسبی، لیست های انتخاباتی با یکدیگر بر سر تصاحب کرسی های مجلس و شوراها رقابت می نمایند و هر لیست به تناسب آرائی که کسب نموده صاحب کرسی می گردد؛ برای مثال در انتخابات مجلس دهم در شهر تهران لیست امید حدود 60 درصد آراء را به دست آورد.

طبق الگوی اکثریتی موجود صاحبِ 100 درصد کرسی ها یعنی 30 کرسی شهر تهران شد اما در صورت وجود الگوی تناسبی باید به تناسب درصد آراء کسب شده صاحب کرسی می شد یعنی 60 درصد کرسی ها و چیزی حدود 19 جایگاه از کل کرسی های تهران؛ در مقابل لیست اصولگرایان نیز می توانست صاحبِ 11 کرسی گردد و در نهایت هر دو لیست افراد صدرنشین خود را به بهارستان می فرستادند؛ البته که اگر غیر از این دو، لیست سوم، چهارم و ... هم وجود داشتند و می توانستند حداقلی از آراء را کسب نمایند، راهی مجلس شده و کلاهی از نمدِ کرسی ها قسمتشان می شد.

تناسبی شدن مجلس چه نفعی به حال ریاستجمهوری دارد؟!

مثال انتخابات سال 94 قابل تعمیم به همه دوره های انتخابات مجلس و شوراهای شهر است؛ در واقع قابل تعمیم به همه انتخابات هایی که بتوان در آن بجای افراد به گروه ها و احزاب رای داد؛ حالا این سوال مطرح می گردد که اساس دوگانه مشارکت کارآمدی بر سر انتخابات ریاست جمهوری 1400 شکل گرفته؛ در حالی که منطق انتخابات تناسبی برای رقابت های گروهی است و نه فردی؛ تکلیف چیست؟!

جامعه ایران تجربه های متنوعی از برگزاری انتخابات دارد و ریاست جمهوری یکی از آن هاست؛ در واقع همانگونه که اشاره شد انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر، سه عرصه مهم انتخابگری محسوب می شوند و اگر بتوان چالشِ مشارکت را برای دو عرصه حل کرد، قسمت بزرگی از راستا مشارکت مردمی طی می گردد.

ضمن آنکه خشم انتخاباتی و ارائه تحلیل های عجیب و شبِ انتخاباتی صرفا متوجه انتخابات ریاست جمهوری نیست و در موسمِ هر انتخاباتی شکل می گیرد؛ گزاره هایی مانند اینکه مجلس اصلاح طلب اقدام موثری نداشت، باید شورای شهر را از دست اصولگرایان خارج کنیم و... در حالی که با وجود یک مجلس و یا شورای ترکیبی بساط تسویه حساب حزبی جمع می گردد.

اما مهمترین نکته اینجاست که وجود یک مجلس تناسبی و ترکیبی بر قوه مجریه نیز تاثیرات بهتری می گذارد؛ در حال حاضر با وجود الگوی اکثریتی شاهد مجالس اصولگرا و اصلاح طلب هستیم که به جای نمایندگی از کلِ تنوعات سیاسی موجود در جامعه، نماینده یک طیف سیاسیِ خاص به شمار می آیند و چنانچه در دوره دولت اصلاح طلب یک مجلس اصلا ح طلب بر سر آید، دوست و همراهِ دولت محسوب می گردد و اگر اصولگرا باشد نقطه تقایل و منازعه و بالعکس؛ در چنین حالتی مجالس موجود به جای مطالبه گری و نظارت بر دولت در حکم دوست یا دشمنِ آنان تقلیل پیدا می نماید و قسمت بزرگی از عمر دو قوه حکمرانیِ کشور صرف منازعاتِ جناحی می گردد؛ و بر همین اساس است که دولت ها پس از گذارنِ دو سال از ابتدای عمر خود کوشش می نمایند تا مجلسی همسو بر سرکار آورند تا دوران آسان تری را در مواجهه با مجلس سپری نمایند.

این در حالی است که با وجود الگوی تناسبی، عمرِ مجالسِ یک سویه به سر می رسد و در هر دوره ترکیبی از گروه ها درون مجلس جای می گیرند که بعضی با دولت های وقت همسو بعضی دیگر با آنان رقیب خواهند بود و بر این اساس نقطه تعادلی در ارتباطات مجلس و دولت شکل می گیرد که مبتنی بر اصلاح ساختار آن هاست و تداوم دارد.

خاصیت الگوی تناسبی در چیست؟

طبق آنچه تا اینجا گفته شد، مهمترین ویژگیِ مثبت الگوی تناسبی، پیروز کردن همگان و حذف نکردنِ اقلیت است؛ این نوع نظام انتخاباتی بیشتر از آنکه شبیه یک مسابقه باشد، شبیه یک انتخابات است؛ انتخاباتی که هدفش معین برنده و بازنده نیست؛ بلکه به دنبال معین کردن گروه اول، دوم و ... است؛ قدرت را متعلق به همه جریانات می داند و کوششِ احزاب برای رسیدن به قدرت را به رسمیت می شناسند؛ پس عرصه رقابت را برای آن ها فراهم می نماید و هر گروه برحسب میزانِ آراء کسب شده راهی مجلس می گردد.

ضمن آنکه الگوی تناسبی برای به بار نشاندنِ تناسب بیشتر و نتایجِ ترکیبی تر احتیاج به مشارکت بالاتری دارد؛ برای مثال هر چه میزان اقبال مردمی به لیستِ امید در سال 94 بیشتر می بود، آن لیست سهم بیشتری از کرسی ها را به دست می آورد؛ بنابراین هر لیست با هدفِ داشتن کرسیِ بیشتر به دنبال افزایش هوادارانش است و همین موضوع به افزایش مشارکت نیز منجر می گردد و دوگانه مشارکت-کارآمدی مجالی برای شکل دریافت پیدا نمی نماید.

تور فرانسه: تور فرانسه ارزان | تور فرانسه قیمت، تور پاریس، تور پاییز را همراه ما تجربه کنید.

گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت را زا ما بخواهید.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 9 شهریور 1400 بروزرسانی: 9 شهریور 1400 گردآورنده: buy-blog.ir شناسه مطلب: 6538

به "انتخابات تناسبی چگونه مشکل دوگانه مشارکت-کارآمدی را حل می نماید؟ خبرنگاران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "انتخابات تناسبی چگونه مشکل دوگانه مشارکت-کارآمدی را حل می نماید؟ خبرنگاران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید